تقویت و توسعه تقوای الهی
تقوا ،معیار و سنجش عملکرد انسان ، در ابعاد مادی و معنویی است.تقوایعنی در هر لحظه فرد در محضر قدرت لایزال حق خود را مجسم کردن وقتی تقوا در زندگی کسی نهادینه شد دیگر آن فرد، خودش مامور، خودش است هم مامور است و هم قاضی آن وقت نه حقی ضایعه می کند و نه منکری را انجام می دهد و نه دست از معروفی می کشد آنچه که برای خود بد می داند برای جامعه و دیگران بد می داند اما متاسفانه تقوا در جامعه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ما در محاصره نیروهای خطرناکی افتاده که آن را از رمق انداخته اند.ریا ،ربا،دروغ ،تهمت،تکبر،حسادت ،حرص و...اینها آن تیرهای خطرناکی است که هر روز بر تنه تکیده تقوا می خورد و هر روز در جامعه ما ضعیفتر میشود .اما این رذایل اخلاقی خود را در لباسهای به ظاهر عام پسند و توجیه گر ستر می کنند.مصلحت اندیشی در اجرای حدود الهی هم باعث تضعیف تقوای جامعه میشود.گروهای مرجع جامعه اگر در رفتار و عمل خود پایبند به اعمال حسنه نباشند یعنی عملشان با حرفشان هماهنگ نباشند موجب تضعیف تقوای اجتماعی میشوند.با این مقدمه میخواهم به این بپردازم تقوای سیاسی اجتماع ما کجا قرار دارد.در مواجه با منفعت های گروهی ،مذهبی ،قومی ،زبانی مولفه تقوا کجا قرار دارد .آیا در اتخاذ تصمیمات و اجرای آنها چقدر بر مدار تقوا عمل می کنیم .در انتخاب همکاران چقدر توجه به تقوای آنها داریم در عمل آیا تقوا را بر هم مذهب بودن ،هم زبان بودن ،هم قوم بودن ترجیح داده ایم یا نه آن اشتراکات را بر تقوا .چقدر از عدم توجه به تقوای افراد باعث کاهش بهره وری و هدر رفت امکانات گردیده تا چه اندازه باعث ناراضی مردم شده است .در کاهش بسیاری از جرایم اجتماعی و اداری تاثیر گذار است .همانطور که در درمان جسمی پیشگیری بر درمان اولویت دارد.آیا در درمان امرض اجتماعی کیمیایی از تقوا برای پیشگیری از وقوع جرم بهتر یافت میشود.آیا بجد نظام ما ز به تقویت بنیانهای تقوا نیاز ندارد.آیا در کاهش بسیاری از پرونده های قضایی و اداری که سالیان برای رسیدگی آن وقت نیاز است و باعث از بین رفتن وقت و انرژی جامعه میشود نمی گردد .آیا باعث تقویت حس اعتماد عمومی نمی گردد.بسیاری از ریا کاریهای سیاسی و اجتماعی و چند چهره گی افراد از بین میرود .